شهید دکترچمران

متن مرتبط با «آخرین دیدار نیما علامه» در سایت شهید دکترچمران نوشته شده است

آخرين ديدار

  • گفتم: مصطفی من عصرکه داشتم کنار کارون قدم می‌زدم احساس کردم آنقدر دلم پر است که می‌خواهم فریاد بزنم. خیلی گرفته بودم. احساس کردم هرچه در این رودخانه فریاد بزنم، باز نمی‌توانم خودم را خالی کنم. مصطفی گوش می‌داد. گفتم: آنقدر در وجودم عشق بود که حتی اگر تو می‌آمدی نمی‌توانستی مرا تصلی بدهی. او خندید، گفت: تو به عشق بزرگ‌تر از من نیاز داری و آن عشق خدا است. باید به این مرحله ازتکامل برسی که تو را جز خدا و عشق خدا هیچ چیز راضی نکند. حالا من با اطمینان خاطر می‌توانم بروم. من در آن لحظه متوجه این کلامش نشدم. شب رفتم بالا. وارد اتاق که شدم دیدم که مصطفی روی تخت,آخرین دیدار,آخرين ديدار با عباس كيارستمى,آخرين ديدار,آخرين ديدار رهبري,آخرين ديدار نيما علامه,آخرین دیدار کامران عطا,آخرین دیدار مقام معظم,آخرین دیدار نیما علامه,آخرین دیدار رهبر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها