ای مهاجر من نیز مهاجرمتو مهاجرت کرده از غربت / من مهاجر در دل غربتتو رها شده از دوری / من رها شده در دل دوریمن گمگشته در تنهایی / تو پیدا شده در ورای تنهاییمن غمیده امتو رسیده ایمن حیران و سرگردان در غربت تو ای مصطفی تو، در بغل گرفته ای محبوب را و به آرامش رسیده ایمی دانم از تو دور شده امولی ای دوست به خونت قسم از من عبور نکندیگر نمی گویمهیچ هیچ بخوانید, ...ادامه مطلب